کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to armenia


جستجو



آخرین مطالب
 



در روابط عمومی با دو موضوع عام به نام «جامعه» و «مخاطب» مواجه‌ هستیم اما در بازاریابی با مفهومی به نام «مشتری» و البته تبلیغات نیز ابزاری ارتباطی (با تاکید صرف استفاده ‌از رسانه‌های جمعی) و در خدمت هر دو حوزه جامعه و مشتری است.
در حوزه روابط عمومی و تبلیغات نیز مخاطبان به دو حوزه درون و برون سازمان تقسیم بندی می‌شوند؛ به گونه‌ ای که حوزه فعالیت تبلیغات صرفا با برون سازمان مرتبط است، در حالی که روابط عمومی، توجه به‌ هر دو حوزه را مدنظر قرار می‌دهد.
اما نگاهی عرفی، چیز دیگری به ما می‌گوید؛ اینکه ضرورتی به جداسازی این حوزه‌ها نیست و فربه شدن احتمال سازمان، مانعی بزرگ در تفکیک و وظایف و مسئولیت هاست. بنابراین می‌توانید تصور کنید بانک‌هایی را که‌هر سه حوزه را پوشش می‌دهند با چه مشکلاتی دست به گریبانند و باید اذعان داشت مدیریت کردن اداره‌هایی با ویژگی‌های پیش گفته، کاری است بس دشوار اما از همه مهم‌تر کاری است که باید مدیران آنها انجام دهند و همواره‌ این سوال اساسی مطرح است که دو راس این اداره‌ها لازم است مدیر در کدام بخش تخصص و با این تکنیک مشتری را متقاعد نماید(فدایی مرکیه،۱۳۹۳).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۲-۹-تکنیک ارجا به شخص ثالث در فروش حضوری[۳۲]
روش ارجا به شخص ثالث عمدتا به معنی معرفی مشتریان راضی قدیمی یا Refernce ها می‌باشد.
تکنیک جبرانی در فروش حضوری[۳۳]
روش جبرانی در متقاعد کردن مشتری در فروش حضوری یعنی استناد به موارد یا حقایق یا ویژگی‌هایی فراتر و افزونتر از آنچه که مشتری می‌داند یا کالاهای رقیب واجد آن هستند.

    • تکنیک اگر/ آنوقت[۳۴]

در این روش، خریدار با مصرف‌کننده را با عواقب خوب باید تصمیم خود مطلع می‌کنیم و او در صورت خوشایند بودن یا نبودن عواقب، در تصمیم خود تجدیدنظر می‌کند.

    • تکنیک سوال به سوال[۳۵]

در این تکنیک سوال مشتری به صورت سوالی دیگر به‌او باز گردانده می‌شود و فروشنده فرصت می‌کند بر روی سوال تمرکز و فکر کند.

    • تبلیغات رسانه‌ ای

به مجموعه تبلیغاتی که توسط رسانه‌های جمعی، گروهی، عمومی انجام می‌گردد.
تاثیری رسانه‌ها در روابط اجتماعی امری انکارناپذیر است به‌همین خاطر بهره‌گیری تعریف شده و هدفدار قوه بینایی و شنوایی در صنعت تبلیغات حرف اول حرف اول می‌زند در تبلیغات رسانه‌ ای با استفاده ‌از ابزارهای سینما، رادیو تلویزیون و مطبوعات می‌توان مخاطب و مشتری را به شکل فراگیر و ماندگار تحت تاثیر، آموزش و یا تبلیغ قرار داده در تبلیغات از طریق سینما، رادیو وتلویزیون می‌توان از طریق ساخت تیزرهای تبلیغی مناسب در اوقات خاص و هنگام بخش برنامه‌ها و تفکیک و توصیف محصول یا خدماتی را تبلیغ و یا آموزش داده ‌استفاده ‌از مطبوعات در انواع روزنامه‌های کثیرالانتشار، مجلات هفتگی، ماهانه فصلنامه عمومی یا تخصصی زمینه بسیار مساعدی برای تبلیغ انواع کالا یا خدمات می‌باشد (افتاده،۱۳۸۸).
۲-۲-۱۰-۱-انواع تبلیغات رسانه‌‌ای
انواع تبلیغات رسانه‌ ای اعم از تبلیغات اینترنتی، محیطی، شهری و … که به تعریف آنها خواهیم پرداخت.
افکار عمومی ‌در فضایی شکل می‌گیرد که‌ آگاهی وجود داشته باشد و نقد، تبادل افکار وجود روحی از تضاد بین عقاید، جایگاه شکل‌گیری افکار عمومی است. و رسانه جایگاه طرح این مسائل است.
رسانه‌ها ابزار قدرتمند تاثیرگذاری در عرصه‌ی بین المللی به شمار می‌رود، نقش آنها در تبلیغات مختلف بازرگانی، سیاسی و فرهنگی و در نتیجه شکل‌دهی افکار عمومی بیش از پیش به چشم می‌آید.
کارشناسان معتقدند که دنیا کنونی، وارد یک جنگ رسانه‌یی تمام عیار شده و سرعت گردش اطلاعات در آن بسیار سرسام‌آور است و هر کس بتواند مدیریت گردش این اطلاعات را به دست بگیرد به دنیا حاکمیت می‌کند و در حقیقت در دنیای امروز، قدرت نرم حرف اول و آخر را می‌زند.
تبلیغات یعنی ارائه ‌اطلاعات جدید به مخاطب که باورهای تازه ‌ایجاد می‌کند و باور جدید به تغییر رفتار مخاطب منجر می‌شود (شاه محمدی،۱۳۹۰).
تبلیغات رسانه‌ ای را می‌توان نوعی تحقیق برای رسیدن به ‌اینده کاری بهتر دانست این نوع تحقیقات نوعی تحقیقات مهم است که داده‌هایی را قبل از تصمیم‌گیری به ما می‌دهد تا در تصمیم‌گیری نهایی موثر باشد.
قبل از انتخاب یک رسانه برای تبلیغات لازم است تا چند اقدام صورت گیرد؛
۱-ارزیابی پتانسیل مشتری برای بهره‌برداری از تبلیغ
۲-شناسایی نقطه ‌اشباع مشتری در مواجه با تبلیغ
۳-شناسایی عادات مشتری و نحوه ‌اشتباده وی برای مواجه با تبلیغات .
۴-و نکته آخر اینکه ‌ارزیابی میزان قدرت اعتبار رسانه برای اقناع مشتری به منظور استفاده ‌از کالا یا خدمت
رعایت این نکات در بهره‌برداری از تبلیغات رسانه‌ ای می‌تواند مثمر ثمر باشد.
تبلیغات رسانه‌ ای در دو گروه‌ از رسانه‌ها شامل رسانه‌های چاپی و رسانه‌های دیدرای و شنیداری صورت می‌گیرد.
رسانه‌های چاپی شامل روزنامه‌های ملی، ویژه نامه‌های روزهای تعطیل، روزنامه‌های محلی، مجله‌های عمومی، مجله‌های تخصصی، نشریات تخصصی و تجاری اینترنت و تبلیغات در تلفن همراه می‌شود.
رسانه‌های دیداری و شنیداری شامل تلویزیون، رادیو، سینما، ویدئو رسانه‌ها، بیلبورد و پست مستقیم می‌شود. گروه فعال و کارآمد آوای صدرا با پشتوانه تخصصی در زمینه تبلیغات رسانه‌ای می‌تواند راهنمای خوبی برای شما به منظور اراده کالا و خدمات و جذب مشتری دایمی و مداوم باشد(قوچانی،۱۳۹۲).
۲-۲-۱۰-۲-بررسی تبلیغات بانک‌ها در رسانه‌ی تلویزیون
امروزه شاهد تبلیغات گسترده بانک‌ها در رسانه‌های صوتی و تصویری من جمله تلویزیون هستیم که طرح و ایده‌ی این تبلیغات یا از سوی شرکت‌های تبلیغاتی طرف قرارداد ارائه می‌شود و یا اینکه بانک‌ها ایده‌هایی تبلیغاتی خودشان ارائه می‌کنند.
در برخی اوقات دیده شده ‌است به دلیل عدم شناخت کافی از مبحث تبلیغات و تاثیرات مستقیم آن بر مشتریان، شاهد تولید تبلیغات ضعیف و بی‌تاثیر بر روی مخاطبین بوده‌ایم؛ نداشتن تخصص، عدم استفاده ‌از حقیقات در تبلیغات و ناآگاهی از نیازهای مشتری شبکه بانکی، عدم توجه به عنصر خلاقیت در تبلیغات، استفاده ‌از سوژه‌های تکراری و کاراکترهای مشابه و یکسان، فضاهای نامناسب، از جمله ضعف‌های تبلیغات بانکی محسوب می‌شود.
همچنین این روزها شاهد این هستیم که ‌اکثر بانک‌ها بیشتر تبلیغات شان را بر روی حساب‌های قرض الحسنه پس‌انداز متمرکز کرده‌اند و کمتر اتفاق افتاده ‌است که بانک‌ها بر روی سایر خدمات متنوع خودشان تبلیغات وسیعی را انجام بدهند.
همین کثرت و تکرار و تمرکز بیش از حد بر روی این نوع تبلیغات شاید در اکثر موارد به دلزدگی مخاطبین و عادی شدن قضیه منجر شود و در برخی از موارد باعث این می‌شود که تبلیغ به ضد تبلیغ منجر شود.
تبلیغات ضعیف شاید چنان ضربه‌ای بزند که در صورت عدم تبلیغ با آن مواجه نخواهیم شد. شاید به علت اینکه سودی به ‌این نوع حساب‌ها تعلق نمی‌گیرد باعث شده ‌است تا بانک‌ها بیشتر تبلیغات خودشان را بر روی این قبیل حساب‌ها متمرکز کنند و همین موضوع نیز خود طیف گسترده‌ای از رقابت را در این زمینه در میان بانک‌ها بوجود آورده‌ است و همه‌ی آنها به دنبال تبلیغ چنین حساب هایی ‌هستند.
شاید پرداختن جدی به سایر خدمات بانک از جمله خدمات بانکداری نوین امروزی مثل سایبر و غیره به دلیل کم اهمیت بودن آنهاست و یا کیفیت نامناسب آنها و یا …؟
گاهی اوقات نیز اتفاق افتاده‌است تعدادی از آگهی‌هایی که‌ امروز تولید و بخش می‌شوند پیش از آن که بی‌جنبه ترغیبی، اقناعی، متقاعد کننده‌ی آن بپردازند بیشتر به جنبه‌های نوآوری و خلاقیت در تهیه‌ان تیزر می‌پردازد که به نوعی می‌تواند تبلیغی برای آن شرکت سازنده‌ی تیزر باشد تا تبلیغ خدمات آن بانک البته باید به ‌این نکته مهم اذعان داشت که با وجود همه‌ی این کاستی‌ها و یک سونگری‌ها، در طی سال‌های اخیر شاهد تبلیغات مناسب بانک‌ها نیز بوده‌ایم و آن به دلیل آن بوده ‌است که آن بانک با تحقیقات کامل بر روی بازار با دانش علم تبلیغات به سراغ یک طرح زیبا نو و تاثیرگذار رفته‌است و همچنین بودجه‌ای مناسب برای تبلیغات خودش قرار داده ‌است (پویا،۱۳۸۴).
در میان ابزارهای تبلیغاتی موجود مثل روزنامه‌ها، تابلوهای تبلیغاتی، بروشورها… تلویزیون به عنوان رسانه‌ی قوی که تعداد افراد بسیاری را تحت پوشش خود قرار می‌دهد ونفوذ زیادی در خانواده‌ها دارد، می‌تواند در زمینه تبلیغات نقش مهمی را ایفا کنند.
بنابراین بانک‌ها به عنوان بزرگترین موسسات مالی و پولی کشور باید از نقش تبلیغات مخصوصا تبلیغات تلویزین غافل نشده و به‌ان به عنوان یک عامل مهم و موثر بر جذب هرچه بیشتر مشتریان خود نگاه کنند.
بانک‌ها چه قدر برای تبلیغات هزینه می‌کنند؟
ماه نامه تبلیغات در شماره پنجاه و شش و پنجاه وهفت منتشر شده در مرداد ماه خود جدول هزینه‌های تبلیغاتی شرکت‌ها در رسانه‌های مختلف را منتشر کرده‌است. ما کنجکاو شدیم بدانیم که‌ از بین شرکت‌های بزرگ تبلیغ کننده، بانک‌ها تا چه میزان برای تبلیغات در رسانه‌های مختلف پول خرج می‌کند.
در جدول شماره-۱هزینه تبلیغات بانک‌ها در تلویزیون و در جدول شماره-۲ هزینه تبلیغات بانک‌ها در روزنامه آمده ‌است.
همانطور که مشاهده می‌شود بانک تجارت ۲۷ میلیارد تومان خرج تبلیغات تلویزیونی در این بازه ۴ ماهه کرده ‌است (میانگین ۷/۶ میلیارد در هر ماه) ۸ بانک کشور در چهار ماه مهر تا دی سال ۹۱ حداقل یک بار در فهرست ۱۰ شرکتی قرار گرفتند که بیشترین پول را بابت تبلیغات به تلویزیون می‌دهند. این ۸ بانک در این بازه زمانی به ۱۰۰ میلیارد تومان هزینه تبلیغات رسانه‌ ای داشته‌اند. (باکس‌های خالی یعنی بانک در آن ماه جزوه تبلیغ کننده ‌اول نبوده ‌است).
به صورت میانگین هر بانکی که حداقل یک بار فهرست۱۰ شرکت دست و دل باز تبلیغ‌کننده قرار گرفته ماهانه نزدیک، شش و نیم میلیارد تومان برای تبلیغات تلویزیونی‌هزینه کرده‌است.
(جدول۲-۱)هزینه تبلیغات تلویزیون(میلیارد تومان)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-09-28] [ 11:23:00 ق.ظ ]




﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّیَاطِینَ عَلَى الْکَافِرِینَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا﴾[۳۸۶]
بندگان شیطان، همانند پرستش کنندگان طاغوت، پیروان هوى هستند و در پرستندگان طاغوت، وحدت نیست و به همین دلیل آن­ها داراى طایفه ها و انواع فراوان هستند. منشأ طاغوت، نشأه طبیعت است و نشأه­ی طبیعت، روى به زوال دارد و در نتیجه، طاغوت و ولایت او نیز زائل شدنى است. با زوال دنیا و ظهور قیامت کبرى، روزگار ولایت طاغوت سپرى مى‌شود و آن روز حقیقت آشکار مى‌گردد که شیاطین، مالک هیچ کارى نیستند و خداوند سبحان، مالک همه امور است.[۳۸۷] رحمت رحیمیه، آن است که در نهایت امر، انسان را به سعادت نزدیک می کند.[۳۸۸] خداوند متعال می فرماید: ما هرگز انواع و اقسام نعمت هاى خود را بر بندگان حرام ننمودیم، ارزاق صورى و غذاهاى لذیذ و آن چه از مأکولات که براى آن ها گوارا است و نعم غیر مأکولات؛ مانند زینت ها و آن چه ظاهر آن ها را مى‌آراید و آن چه که به باطن اختصاص دارد؛ مانند ارزاق معنوى و طیبات روحانى و زینت هاى باطنى، بر آن­ها حلال و گوارا باد و ما به مقتضاى رحمت رحمانیه ی خود، همه را مشمول انعام خود قرار دادیم، ولى نعم دنیوى همیشه با آلام و کدورات و کراهت، آمیخته است و لازم دنیا است که نعمت‌هاى آن با آلام، مشوب است، ولى در آخرت به مناسبت حکم اسم «الرحیم»، نعمت‌هاى ما مشوب و ممزوج نیست و رحمت عامه ی کلى حق در آخرت، مانند دنیا از احکام موطن و مرتبه مبرّا است، و مرتبه و موطن دنیا داراى احکام خاص است که از جمله، رحمت را با نقمت ممزوج نماید و نیز در آخرت نسبت به کفّار، لذات از آلام تخلیص گردد، همان طورى نصیب مؤمن و موحّد حقیقى، رحمت خالص است.[۳۸۹]

۴-۵-۳. تقدّم رحمت بر غضب

مشیت الهى، همه ی اشیاء را فرا گرفته و رحمت‏ او نیز همه اشیاء را فرا گرفته است؛ پس رحمت‏ او مشیت ذاتیه عام او است که سابق بر هر چیز است و رحمت‏ هم، سابق بر هر چیز است و از سوی دیگر رحمت‏، ذاتى است و عین ذات است و غضب، عارضى است، رحمت‏ سابق بر غضب است.[۳۹۰] بنابراین رحمت‏، حاکم و دایم است و آخرین شفیع، ارحم الراحمین است که بر غضب، غلبه مى‏کند.[۳۹۱]

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

صدرالمتألهین در مورد آخرین شفیع می گوید:
النبیّ الخاتم- صلوات اللّه و سلامه علیه و آله- لکونه رحمه للعالمین هو المظهر الجامع لشؤون الرحمه الإلهیه، کما إن فی مقابله إبلیس هو الجامع لجمیع الشرور، الحاوی هو و أولاده و جنود إبلیس أجمعین لمظاهر الغضب و شئونه إلى یوم الدین.[۳۹۲]
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)به این دلیل ، رحمتی برای تمام جهانیان است که او مظهر تمام شئون رحمت حق است؛ چنان که در مقابل او، ابلیس و تمام اولاد و سپاهیانش که جامع شر و بدی هستند؛ به عنوان مظاهری از خشم و شئون آن، تا روز قیامت قرار می گیرند.
شهید مطهری بر این عقیده است که براى نیل به سعادت، علاوه بر جریان اعمال و گام‌هایى که انسان برمى‏دارد، یک جریان دیگرى نیز همیشه در جهان است و آن جریان، رحمت سابقه پروردگار است. هم چنین در متون دینى آمده است: «یا من سبقت رحمته غضبه» یعنی«اى کسى که رحمت او بر غضبش تقدّم دارد».
حافظ در غزل معروف خود مى‏گوید:

مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
گفتم اى بخت بخسبیدى و خورشید دمید گفت با این همه از «سابقه» نومیدمشو

مقصود حافظ از سابقه، سبقت رحمت پروردگار است.
شهید مطهری در باره «تقدم رحمت بر غضب» می نویسد:
به هر حال، این واقعیتى است که در نظام هستى، اصالت از آن رحمت و سعادت و رستگارى است و کفرها و فسق ها و شرور، عارضى و غیر اصیل هستند و همواره آن چه عارضى است به سبب جاذبه رحمت تا حدى که ممکن است برطرف مى‏گردد. وجود امدادهاى غیبى و تأییدات رحمانى، یکى از شواهد غلبه رحمت بر غضب است. مغفرت پروردگار و زایل ساختن عوارض گناه، یکى دیگر از شواهد تسلّط رأفت و مهربانى او بر غضب و قهر است.[۳۹۳]
از دیگر شواهد غلبه رحمت بر غضب در نظام هستى آن است که همواره در جهان، اصالت از آن سلامت و صحّت است و مرض‌ها و بیماری‌ها استثنائى و اتفّاقی هستند. در ساختمان هر موجود زنده، قدرتى نهفته است که به نفع سلامت و تندرستى او فعّالیّت مى‏کند و از هستى او حمایت مى‏نماید. وجود گلبول‌هاى سفید در خون با قدرت دفاعى عجیبى که دارند، شاهد این مدّعا است. خاصیت جبران کنندگى و ترمیم کنندگى در بدن موجودات زنده، شاهدى دیگر است. شکستگى استخوان، پارگى زخم، کمبود مواد غذائى، به وسیله فعّالیّت درونى موجود زنده، جبران مى‏گردد.[۳۹۴] .کمالات و خیراتى که به انسان صالح مى‌رسد، حاصل رحمت و مغفرت خداوند است.[۳۹۵]
صدرالمتألهین هم چنین معتقد است:
الظاهر فی تلک الصور فما یعبدون إلا الله فرضی الله منهم من هذا الوجه فینقلب عذابهم عذبا فی حقهم و بالنسبه إلى الکافرین أیضا و إن کان العذاب عظیما لکنهم لم یتعذبوا به لرضاهم بما هم فیه فإن استعدادهم یطلب ذلک کالأتونی یفتخر بما هو فیه و عظم عذابه بالنسبه إلى من یعرف أن وراء مرتبتهم مرتبه و أنواع العذاب غیر مخلد على أهله من حیث إنه عذاب لانقطاعه بشفاعه الشافعین و آخر من یشفع هو أرحم الراحمین کما جاء فی الحدیث- لذلک ینبت الجرجیر فی قعر جهنم و بمقتضى سبقت رحمتی‏ غضبی‏.[۳۹۶]
ظاهر در آن صور، این است که بندگان مخلص، غیر خداوند را عبادت نمی کنند، بنابراین خداوند از ایشان راضی است؛ از این رو عذاب ایشان هم برایشان گوارا خواهد بود. اما خداوند، نسبت به کافران نیز این گونه است؛ حتی بزرگ ترین عذاب هم اگر حق کافران باشد، خداوند ایشان را با رضایت خویش، غذاب نمی کند و استعداد و ظرفیتشان، چنین اقتضائی را دارد. بزرگ ترین عذاب خداوند، رحمت است؛ نسبت به کسی که می داند پشت آن عذاب، یک مرتبه و درجه ای برایش نهفته است و نیز می داند که عذاب خداوند، جاودانه نیست؛ زیرا این عذاب با شفاعت شافعین، بر داشته خواهد شد. حتی خداوند نیز که ارحم الراحمین است ، شفاعت گناه کاران را خواهد کرد، آن چنان که در حدیث آمده است- به این منظور گیاه جر جیر را در قعر جهنم می رویاند- و آن، به مقتضای این است که خداوند فرمود: رحمت من بر غضبم، پیشی دارد.
به طور خلاصه می توان بیان کرد که مؤمن، بر این باور است که هر کجا برود سر و کارش با خداوند است، از این رو از عذاب و قهر الهی به رحمت الهی، پناه می برد. نظیر بچّه ایی که در خانه شیطنت کرده است وقتی مادر می خواهد او را تنبیه کند، فرار می کند و خود را پنهان می سازد، امّا پس از مدتی گرسنه و تشنه می شود و به ناچار نزد مادر برمی گردد، او غیر از مادر کسی را ندارد که نوازشش کند و به او رسیدگی کند و ناچار است تحت هر شرایطی به او پناه آورد. از این رو بنده ی گناه کار که احساس پشیمانی و گناه او را می آزارد، به دامن مهر و رحمت الهی پناه می آورد و به بخشش بی کران الهی، چشم می دوزد و امیدوار است که از بهترین نعمت های الهی بهره مند گردد و از رسیدگی و دستگیری خالق مهربان، برخوردار گردد.[۳۹۷]
بنابراین گفته شده است: «من رحمه بدا و الى رحمه یؤول‏.»[۳۹۸]

  این عبارت بیان کننده ی این معنا است که:قسیم هستى از نظر رحمت، آن است که جهان «آمدن» دارد و «بازگشتن»، جهان «از اویى» دارد و «به سوى اویى». خداوند «رحمن» است؛ یعنى آمدن و «از اویى» و جهان، مظهر رحمت او است و خداوند «رحیم» است؛ یعنى بازگشتن و «به سوى اویى» و جهان آخرت نیز مظهر رحمت او است،حتى جهنم و عذاب الهى که مظهر جباریت و انتقام الهى است، نیز مولود رحیمیت او است.[۳۹۹]

فصل پنجم
چگونگی تأثیر شناخت صفت خالقیّت، فیّاضیّت و
رحمت الهی بر تکامل انسان از نظر
صدرالمتألّهین

فصل پنجم: چگونگی تأثیر شناخت صفت خالقیّت، فیّاضیّت و

رحمت الهی بر تکامل انسان از نظرصدرالمتألّهین

صدرالمتألهین به تبیین مسأله ی اسماء وصفات الهی با تمام ابعاد آن و نیز به موضوع تکامل انسان پرداخته است، امّا ایشان به طور مستقیم، در مورد چگونگی تأثیر شناخت صفات خالقیت، فیاضیت و رحمت الهی بر تکامل انسان که این رساله در صدد تبیین آن است، نپرداخته است. بنابراین از برخی مسائل فصل پیش، جهت تدوین این فصل، استفاده شده است.

۵-۱. تبیین و بررسی صفت خالقیت و رابطه آن با تکامل انسان

در فصل قبل، اثبات گردید خداوند، دارای صفت خالقیت است و خالق این جهان است و خلقت این جهان برای تحقق اهدافی بوده است؛ بنابراین جهان، عبث آفریده نشده است. در نظر شهید مطهری، معنای هدف مندی خلقت این گونه بیان شده است:
خلقت، هدف فعل است نه هدف فاعل. هدف فعل، آن است که هر کاری به سوی هدفی رهسپار است و برای رسیدن به کمالی، آفریده شده است و این فعل، باید به آن برسد نه این که فاعل، این کار را کرده که خود به کمال برسد، به این معنا اگر ما ذات خلقت را این گونه در نظر بگیریم که هر فعلی از آغاز، وجودش به سوی کمالی در حرکت است؛ در این صورت، خلقت غایت دارد.[۴۰۰]
بنابراین، صفات کمالیه خداوند اقتضا دارد، جهان به گونه‌ای آفریده شود که در مجموع بیش ترین کمال و خیر ممکن را داشته باشد، یعنی از برکت نظام احسن که بر جهان آفرینش، حاکم است‌، انسانی که از ماده­ زمینی خلق شده‌، بتواند با پیمودن راه تکامل به گوهری آسمانی و شریف تبدیل گردد و از نظر مراتب کمال از هر موجود دیگر برتری یابد و به خدا تقرب جوید. خلق جمادات و نباتات و حیوانات و… در راستای پیدایش نظام احسنی است که در مجموع، زمینه­ رشد انسان را فراهم می‌آورد. پس از ایجاد چنین نظامی که در نهایت اتقان و کمال است، می توان با شناخت و معرفت نسبت به تمام ابعاد آن، به شناخت خداوند و از طریق آن، به تکامل رسید.

۵-۱-۱ . از چه راه هایی می توان از طریق صفت خالقیت به تکامل رسید؟

برای روشن شدن چگونگی رابطه­ صفت خالقیت و تأثیر شناخت آن بر تکامل انسان، به جایگاه او در نظام هستی اشاره می شود. صدرالمتألهین بر آن است که غایت نهایی از ایجاد عالم جسمانی و تمام کائنات آن، فقط خلقت انسان بوده و مقصود از خلقت انسان، رسیدن به مرتبه ی عقل مستفاد، یعنی مشاهده ی معقولات و اتصال به مبدأ اعلی بوده است و خلقت سایر موجودات از نباتات و حیوانات برای دو امر بوده است؛ یکی برای ضروریات حیات انسان بوده است تا که آن ها را به خدمت خویش درآورد و از آن ها بهره بگیرد و دیگر، تفاله موادی که انسان از جوهر و عصاره ی تصفیه شده ی آن ها آفریده شده است به بوته ی اهمال گذاشته نشده باشد؛ بلکه نباتات و حیوانات از آن ها آفریده شده اند و این عنایت الهی است که هر مخلوقی از مخلوقات عالم به سهمی از سعادت که شایسته ی او است، نایل گردد. بر اساس این، چنین انسانی به مقام عبودیّت ذاتی، یعنی فنای در حق تبارک و تعالی می رسد.[۴۰۱]
بنابراین به خوبی روشن گردید، در میان همه موجوداتی که خدا آفریده است، انسان جایگاهی بالاتر و متفاوت‌تر از دیگر موجودات دارد. البته باید به این نکته توجّه داشت که خدا، هیچ موجودی را ناقص نیافریده است؛ به این معنا که هر موجودی به‌ اندازه ظرفیتی که داشته از استعدادهای خاص خود بهره‌مند شده است، اما انسان بالاترین و بهترین و بیش ترین استعدادها را دارد. بنابراین برای تحقق کمالات انسانی­اش از طرف خداوند، صاحب مقاماتی می گردد. در­ واقع، استعداد الهی شدن، استعداد جانشین خدا شدن، استعداد از فرشته بالاتر شدن و مسجود آن ها قرار گرفتن و پذیرش امانت الهی و مقامات دیگر، در انسان به ودیعه گذاشته‌ شده است که انسان از طریق این الطاف الهی، پی به معرفت و شناخت خداوند می برد و تا آن جا که انتهای کمال اش است پیش می رود.
در این جا به آن مقاماتی اشاره می گردد که در پرتوی ایمان وعمل صالح به سوی آن ها هدایت می گردد و این مقامات، نشان دهنده ی جایگاه او در نظام هستی است.

۵-۱-۱-۱. مقام خلیفه الهی

خلافت در لغت به معنای پشت سر آمدن و جانشین شدن و از پی چیزی در آمدن است. هر نسل جدیدی جانشین و خلیفه نسل قبلی است، شب و روز خلیفه یک دیگر هستند که یکی از پی دیگری می آید.[۴۰۲]
سلطنت ذات ازلی و صفات والای واجب، اقتضا می کرد، با ظاهر کردن مخلوقات و محقق ساختن حقایق و مسخّر کردن اشیاء، پرچم ربوبیّت را بر افرازد. این امر، بدون واسطه محال بود، چون ذات حق قدیم است و مناسبتی بعید بین عزّت قدیم و ذلّت حدوث است، بنابراین خداوند، جانشینی برای خویش در تصرف و ولایت قرار داد. این جانشین رویی به قدم دارد و از حق استمداد می گیرد و رویی به حدوث دارد و به خلق، مدد می رساند. خداوند او را خلیفه ی خویش در تصرف ساخت.[۴۰۳]
از سوی دیگر، خداوند او را بر صورت اسماء و صفات الهی خود خلق نمود تا قائم مقام او در تصرف امور باشد؛ پس لباس تمام اسماء و صفاتش را بر او پوشانید و با دادن کارها به دست او در مقام خلافت، جای گزینش کرد و مقدورات امور موجودات را به او حواله و حکم تصرفات او را در تمام خزاین عالم ملکوت امضاء و تسخیر موجودات را به سبب حکم و قضای جبروتش تصویب نمود و برای آن خلیفه به جهت مظهریت دو اسم «الظاهر» و «الباطل» حقیقتی باطنی و صورتی ظاهری قرار داد، تا به وسیله این دو اسم، قدرت تصرف در ملک و ملکوت را داشته باشد. پس مقصود از وجود عالم و ایجاد پی در پی اشیاء در آن، این است که انسان، یعنی خلیفه­ی الهی در جهان به وجود بیاید و هدف از ارکان و عناصر، آن است که نباتات، هدف از نباتات، آن است که حیوانات، هدف از حیوانات، آن است که اجساد بشری، هدف از اجساد بشری آن که ارواح انسانی و هدف از ارواح انسانی، آن است که خلیفه الهی در زمین به وجود بیاید.[۴۰۴] چنان که فرموده حق به آن دلالت دارد:
﴿وَإِذْقالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَهِ إِنّ ِیجاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً قالُوا أَتَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُون ﴾[۴۰۵]
خلیفه بودن امری تکوینی برای انسان است و روح الهی با تمام اسماء و صفات خود در او تجلّی می کند و در نظام هستی و در میان تمام موجودات، حتّی ملائکه که مقربان درگاه الهی اند، از این امتیاز برخوردار نیستند.[۴۰۶] براساس این، انسان خلیفه الهی و جامع تمام اسماءِ و صفات حق است، هم صفات تنزیهی مانند سبوح، قدوس و هم صفات تشبیهی مانند خالق و رازق را دارا است. امّا فرشتگان مظهر بعضی از صفات حق هستند. آن ها خدا را تنزیه و تقدیس می کنند؛ ولی فاقد صفاتی مانند خالق و رازق هستند و از آن جا که خداوند آدم را از اجزاءِ مختلف و قوای متباین آفرید، به او استعداد ادراک تمام مدارکات معقول، محسوس و متخیل را اعطا کرد. با وجود این، می تواند تمام حقایق کلّی و جزئی و خواص اسماءِ آن­ها را بشناسد و بر­اساس این اتّحاد عالم و معلوم، جهان عقلانی، شبیه جهان خارجی می گردد و این معنای جامعیّت انسان و خلافت الهی است.[۴۰۷]
پس فعلیت قوای فطری انسان در راستای خداگونه شدن او در زمین، می تواند او را به این مقام برساند؛ یعنی آدمی در صورت کمال انسانی و صیرورت و تحوّل الهی می تواند آیینه­ی تمام نمای خداوند باشد و در امر خدا­­ نمایی از سوی خداوند خلافت و نیابت دارد و انسان هایی که از ادراک و شهود بی واسطه­ حق عاجز هستند، به واسطه­ او به شهود حق نائل آیند.[۴۰۸]
این خلافت ویژه­ی نوع بشر است و نه حضرت آدم(علیه السّلام) و هیچ دلالتی بر انحصار این مقام برای حضرت آدم(علیه السّلام) در آیات و وایات وجود ندارد. پس هر انسانی که علم به اسمای الهی پیدا کند می تواند در جایگاه خلیفه ی خداوند قرار گیرد؛ بنابراین در اصل، هیچ انسانی، بالفعل خلیفه­ی خداوند نیست.
امّا نوع بشر، بالقوه خلیفه­ی خداوند است؛ زیرا خداوند، اسماء را به حضرت آدم(علیه السلام) آموخت و این مقام برای او و افرادی از نسل او در هر دوره ایی که توانسته اند در مسیر تحوّل خود به این مقام برسند، تعلّق می گیرد؛[۴۰۹]زیرا غرض اصلی آفرینش انسان، تحقق خلافت الهی در زمین است. تولید نسل در بشر برای تحقق همین هدف است و اگر فقط حضرت آدم(علیه السّلام) خلیفه­ی خدا باشد، پس کثرت نسل انسان، بیهوده و عبث است و نقص غرض خواهد شد.[۴۱۰]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:23:00 ق.ظ ]




و من، دادار اورمزد، ایزد نریوسنگ، سروشِ پرهیزگار را به کنگدژ، که سیاوش بامی (=سیاوش درخشان) ساخت به سوی چهرومیان گشتاسپان (=چهرومیان پسر گشتاسپ) آراینده‏ی فرّه‏ی کیان و دینِ راست بفرستم.
و از سیاوش این سودها بود. مانند زادن کیخسرو و ساختن کنگدژ.
کنگدژ دژی است که سیاوش آن را بر سر دیوان ساخت و تا آمدن کیخسرو و متحرک بود.
هوم ایزد در واسپ را نیاز می‏برد تا به او توانایی دهد که بر افراسیاب چیره شود و او را دست بسته نزد کیخسرو ببرد تا انتقام خون پدرش، سیاوش را از او بستاند (در واسپ یشت بند ۱۷ و ۱۸).
و آمد به سوی سیاوش بامی (=درخشان) و به وسیله‏ی آن ساخت کنگدژ شگفت ساخته را با نگهداری و پاییدن نیک بسیار ورج و فره وراز دین که از آن ویراستاری (=نظم، آرایش) زمان و بازآرایی خدایی (=حکومت، پادشاهی) ایران و ادامه نیرومندی و پیروزگری آن دین مزدیسنان پیدا«ست».
سیاوش پاک‌ترین و نیکو خوی‌ترین چهره‌ی شاهنامه. از این روی ایرانیان همواره او را بسیار گرامی داشته‌اند و داستان اندوهبارش را باز می‌گفته‌اند.
از نگاه اسطوره‌شناسی، سیاوش نماد آمیختگی دانسته شده است؛ زیرا، از سوی پدر، ایرانی و اهورایی و از سوی مادر، تورانی و اهریمنی است . فرجام آمیختگان و آلودگان نیز جز مرگ نیست. سیاوش، همچون دیگر نمادهای آمیختگی، ناگزیر از مردن است و به راستی، پیش از زادن، مرده است (کزّازی، از گونه‌ای دیگر جستارهایی در فرهنگ و ادب ایران، ص ۹). از آن روی که هرکس تنها یکبار می‌تواند مرد، سیاوش با مرگ بی‌فروغ و زبونانه‌ی خویش، که به هیچ روی سزاوار بزرگمردی دلاور چون او نیست، تنها پور بهین خود کیخسرو را از آمیختگی و آلایش و مرگ می‌رهاند. از آن است که کیخسرو روزی در میان برف و دمه ناپدید می‌شود و زنده به مینو می‌رود (همو، نامه‌ی باستان، ج ۳، ص ۵۴۳؛ ج ۵، ص ۹۶۳). همچنین سیاوش نمادی بازمانده از اسطوره‌ها و آیین‌های خدایان گیاهی شمرده شده است. در این آیین‌ها و اسطوره‌ها، بغ بانوی زمین پسری، یا دلداری، دارد که خدای گیاهی است و به دست او کشته می‌شود. این مادر، یا دلباخته، به آهنگ بازآوردن جوان کشته شده به زندگانی، راه به جهان مردگان می‌برد و هنگامی که او را به جهان زندگان باز می‌آورد، بهاران فراز می‌آید و این جهان شکُفته و شاداب می‌شود. بر این پایه، می‌توان سیاوش را با “آیتس"، دلدار “سیبل"، در فریجیّه یا با “تموز” که “ایشتار” بدو دلباخته بود در بابل یا با “ادونیس” که مادرش بر وی شیفته بود در فنیقیّه یا با “اوزیریس” که دل از مادرش “ایزیس” ربوده بود در مصر، سنجید (بهار، ص ۱۵۱). نام سیاوش، در اوستا “سیّاوَرْشْن"، از دو بخش “سیّاو” به معنی سیاه (پورداوود، ص ۲۳۴) و “اَرْشَن” به معنی مرد و نر (همان، ص ۲۲۶) ساخته شده است و به معنی “دارنده‌ی اسب سیاه” است. این نام نیز به پاس شبرنگ بهزاد، اسب نامدار سیاوش، بدو داده شده است. این نام در پهلوی “سیاوَخْشن” بوده است و “خ” ساکن پیش از “ش” افتاده و به “سیاوَش” دیگرگون شده است. ریختی دیگر از آن “سیاووش” و “سیاوُش” است (کزّازی، همان، ج۳، ص ۱۹۰).
کیکاوس سیاوش را به رستم سپرد تا او را بپرورد. رستم او را به زاولستان برد در آنجا تربیت کرد و ادب‌ها آموخت و سخت رشید و هنرمند بیرون آمد و چون بالغ گشت او را نزدیک پدرش آورد (۴۷، فارسنامه). مادر سیاوش کنیزکی زیبا و بی‌همتا بود به کیکاوس تقدیم شده بود که سیاوش چون ماه درخشان از او متولد شد و مادر بمرد (۷۵، ثعالبی). پیران از دیدار سیاوش که در خوبی بی‌همتا بود به حیرت آمد. به او گفت تو از شاهان گیتی یادگار هستی. سه چیز است که جز تو کسی دارنده‌ی آن نیست. اول آنکه نژاد کی‌قباد از تو خواهد بود. دوم زبانی به این راستی و سوم چهر تو که مهرانگیز است (۸۰، ۸۱ شاهنامه (۳)). سیاوش بارها در شاهنامه و ثعالبی به ماه تشبیه می‌شود (۷۵، ۸۳، ثعالبی). افراسیاب به پیران گفت کیکاوس چگونه دل از دیدار چنین رویی که من زیباتر از آن در همه‌ی عمر ندیده‌ام، بریده است (۹۱، ثعالبی). از خاکی که خون سیاوش را خورده بود، درختی برآمد سر به ابر برده، بر برگ‌های او چهر سیاوش نگاریده با بوی مشک. در ماه دی چون بهاران بود، و پرستشگاه سوگواران سیاوش بود (۱۶۸، شاهنامه (۳)).

ز خاکی که خون سیاوش بخورد   به خاک اندر آمد درختی ز گرد
نگاریده بر برگ‌ها چهر او   همی بوی مشک آمد از چهر او
به دی مه نشان بهاران بُدی   پرستشگه سوگواران بدی
(۱۶۸، شاهنامه (۳)) (همان: ۱۳۵).

افراسیاب فرنگیس را با اموال و جواهر بسیار نزد پیران فرستاد، پیران نیز هدایای بسیار همراه او کرده و آن دو را به عقد هم درآوردند (۹۳، ثعالبی). سیاوش به فرنگیس اندرز داد که نام فرزند خود را کیخسرو نهد (۹۶، ثعالبی).
[همسپهمدیم] پهلوی، به معنای ‘حرکت همه سیاه’ است؛ و در اصل مربوط به فرود آمدن گروهی فروهر مردگان بوده است به زمین و بدین روی، این گاهنبار، در واقع، یادبود مردگان به شمار می‏آمده و سپس با آیین سوک سیاوش، شهادت و بازگشت خدای برکت بخشنده آسیای غربی برآمیخته است.
بندهش، از ص ۲۱۱ تا ۲۲۰
به گمان نگارنده، همان گونه که در پاره دوم این کتاب خواهد آمد، آیین سیاوش به آیین‏های ستایش ایزد نباتی بومی مربوط است و به آیین تموز و ایشرتایلی و از آن کهنه‏تر به آیین‏های سومری می‏پیوندد و بدین روی شاید واژه اوستایی به معنای مرد سیاه یا سیه‏چرده باشد که اشاره به رنگ سیاهی است که در این مراسم بر چهره می‏مالیدند یا به صورتکی سیاه است که بکار می‏برند. اگر نظر نگارنده درست باشد، مراسم حاجی فیروز با چهره‏های سیاه شده، خود گویای این معنا است و قدمت شگفت‏آور آن را می‏رساند، زیرا به اغلب احتمال، آیین حاجی‏فیروز، یکی از آیین‏های کهن بومی ایران است که با آیین سیاوش مربوط و همزمان می‏باشد.
آغاز دینکرد هفتم (چاپ مدن، ص ۵۹۱ تا ص ۶۰۰ ص۳).
(۳۸) و آمد به کی سیاوخش بامی؛ بدان ساخت کنگدژ شگفت‏ساز را برای نگاهداری [کشور] از اینران [و] پاسداری؛ بسی وّرج (= اعجاز) و فره و راز دین که از آن، ویرایش روزگار [بود] و باز آراستاری شهریاری ایران [و] باز پیوستاری نیرومندی [و] و پیروزگری [از او] در دین هرمزد پیدا [است]. در ادبیات فارسی سیاوش از میان دو کوهه آتش می‏گذرد. برای اثبات کردن پاکی خویش. کیخسرو، پسر سیاوش و نوه کی‏کاوس، یکی از جاودانانی است که در پایان جهان برای نو آراستن زمین و مردمان و فرشکردسازی باز می‏آیند. وجود عید نوروز و اهمیت شگفت‎آور آن خود در اصل به آیین سیاوشی مربوط است (عفیفی، ۱۳۷۴: ۵۶۴؛ اوشیدری، ۱۳۷۱: ۳۳۷؛ بهار، ۱۳۷۸: ۱۳۷، ۱۴۰، ۱۵۱، ۱۹۵؛ راشدمحصل، ۱۳۷۰: ۱۴؛ تفضلی، ۱۳۵۴: ۴۵، ۱۳۹؛ راشدمحصل، ۱۳۶۶: ۱۲۳ و ۱۳۸۹: ۲۰۴؛ فردوسی و شاهنامه سرایی،۱۳۹۰: ۵۵۷، ۵۶۳-۵۶۴، ؛ صدیقیان، ۱۳۸۶: ۱۲۴-۱۲۵، ۱۲۹، ۱۳۵، ۱۴۳، ۱۴۵؛ بهار، ۱۳۷۵: ۵۱، ۱۹۴، ۲۰۹، ۲۶۱، ۲۸۹، ۴۴۸).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲۰-۳ Fr¦siy¦g [افراسیاب]: زود هَئومَه‌ی دلیر را گوشت پیشکشی بِبُر تا تو را به بند در نکَشَد؛ چُنان که افراسیاب تورانی تباهکار را- که در یک سوم از ژرفای زمین، میان دیوارهای آهنین می‌زیست- به بند در کشید.
۴۱- افراسیاب تورانی تباهکار در هَنگِ زیرزمینی خویش، صد اسب و هزار گاو و ده‌هزار گوسفند او را پیشکش آورد…
۴۲- … و از وی خواستار شد:
ای اَرِدْوی سورَ اناهیتا! ای نیک! ای تواناترین!
مرا این کامیابی ارزانی دار که من به آن فرّ شناور در دریای فراخ کرد، که هم اکنون و از این پس، از آن تیره‌های ایرانی و زرتشتِ اشون است، دست یابم.
۴۳- اردوی سور اناهیتا او را کامیابی نبخشید.
۵۶- افراسیاب تورانی تباهکار، به آرزوی ربودن فرّ ناگِرِفتنی- که هم اکنون و از این پس، از آن تیره‌هایِ آریایی و زرتشتِ اَشَون است- جامه از تن برگرفت و برهنه به دریای فراخکرد جَست و شناکنان در پی فر شتافت.
فرّ تاختن گرفت و [از دسترس او] به در رفت.
آن‌گاه افراسیابِ تورانیِ بسیار زورمند، ناسزاگویان از دریای فراخ‌کرد برآمد.
آن‌گاه افراسیاب تورانی بسیار زورمند [دیگرْ باره] خود را به دریایِ فراخ‌کرد افگند.
۵۹- پس دومین بار، افراسیاب به آرزوی ربودن فرّ ناگرفتنی- که هم اکنون و از این پس، از آن تیره‌های آریایی و زرتشتِ اشون- جامه از تن برگرفت و برهنه به دریای فراخ‌کرد جست و شناکنان در پی فرّ شتافت.
فرّ تاختن گرفت و [از دسترس او] به در رفت.
آن‌گاه افراسیابِ تورانیِ بسیار زورمند، ناسزاگویان از دریای فراخ‌کرد برآمد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:22:00 ق.ظ ]




و در نهایت افزایش سهم بازار را به دنبال دارد.
۴-۱-۱۱-فایده سازمان تجارت جهانی
- این سیستم به حفظ و ارتق صلح کمک می کند
- مناقشات و اختلافات به طریقه ای سودمند مشکل گشایی میشوند
- رعایت قوانین زندگی را برای همه آسانتر می سازد

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

- تجارت آزادتر هزینه های زندگی را کم می کند
- حق انتخاب کالاها بیشتر شده و کیفیتها بالاتر می رود
- تجارت درآمدها را افزایش می دهد
-  تجارت رشد اقتصادی را افزایش می دهد
- قوانین و ضوابط پایه ای زندگی را آسانتر می کنند
- دولتها در برابر اعمال نفوذهای شخصی و گروهی محافظت می شوند
- این سیستم دولتهای شایسته و خوب را ارج می دهد و تشویق می کند
۴-۲-بخش دوم:آیا الحاق به سازمان تجارت جهانی مقررات راجع به اسناد تجاری ما را به چالش خواهد کشید؟
اما در مورد تاثیر آن راجع به اسناد تجاری باید گفت به جهت آنکه مقررات اسناد تجاری سازمان تجارت جهانی متاثر از حقوق کشور های غربی می باشد لذا کشورمان جهت الحاق به آن سازمان باید مقررات راجع به اسناد تجاری خود را با مقررات آن ستاد هماهنگ کند،بدیهی است که مقررات حقوق تجارت ما در عرصه بین المللی دارای تعارض هایی است که ذیلا به برسی آن تعرضات می پردازیم:اسنادی که در عرصهء بین المللی وجود دارند و به واسطهء دخالت عنصر خارجی، بحث قانون حاکم را مطرح می‌سازند عبارت‌اند از:اسناد مدنی،اوراق بهادار و اسناد تجاری.هرکدام از این سه دسته،هم موضوع قانون‌گذاری داخلی و هم موضوع‌ قانون‌گذاری بین المللی قرار گرفته و قواعد مخصوص به خود دارند.در حقوق ایران، اسناد مدنی و اوراق بهادار از جنبهء داخلی،موضوع حکم قرار گرفته و برای هرکدام‌ تعریفی ارائه شده است ولی در مورد اسناد تجاری،قانون‌گذار ایران مطلب را به سکوت‌ برگزار کرده و تعریفی از آن ارائه نکرده است.از تعریف ماده ۱۲۸۵ قانون مدنی که سند را عبارت از هر نوشته‌ای می‌داند که در مقام دعوا یا دفاع قابل استناد باشد و نیز از تعریف بند دوم ماده ۱ قانون تأسیس بورس‌ اوراق بهادار مصوب اردیبهشت‌ماه ۱۳۴۵ که مطابق آن،اوراق بهادار عبارت است از سهام شرکت‌های سهامی و اوراق قرضه صادره شده از طرف شرکت‌ها،شهرداری‌ها و مؤسسات وابسته به دولت و خزانه‌داری کل که قابل معامله و نقل و انتقال باشد،نمی‌توان‌ برای حل مسایل مربوط به اسناد تجاری یاری گرفت،زیرا میان اسناد تجاری و سایر اسناد تفاوت‌های بسیار وجود دارد،همچنان که قواعد حل تعارض مربوط به اسناد تجاری نیز با قواعد حل تعارض مربوط به اسناد مدنی و اوراق بهادار تفاوت دارند.با این‌که مسایل بین المللی مربوط به اسناد تجاری(برات،سفته و چک)بسیار متنوع‌ است ولی قانون‌گذار ایران از لحاظ بین المللی فقط دو مادهء قانونی در این مورد وضع‌ کرده و بسیاری از مطالب را به سکوت گذرانده است.مطابق مادهء ۳۰۵ قانون تجارت ایران«در مورد برواتی که در خارج ایران صادر شده شرایط اساسی برات تابع قوانین‌ مملکت صدور است.هر قسمت از سایر تعهدات براتی(تعهدات ناشی از ظهرنویسی، ضمانت،قبولی و غیره)نیز که در خارجه به وجود آمده تابع قوانین مملکتی است که‌ تعهد در آن‌جا وجود پیدا کرده است،معذالک اگر شرایط اساسی برات مطابق قانون‌ ایران موجود و یا تعهدات براتی موافق قانون ایران صحیح باشد کسانی که در ایران‌ تعهداتی کرده‌اند حق استناد به این ندارند که شرایط اساسی برات یا تعهدات براتی مقدم‌ بر تعهد آن‌ ها مطابق با قوانین خارجی نیست»و به موجب مادهء ۳۰۶ همان قانون‌ «اعتراض و به‌طور کلی هر اقدامی که برای حفظ حقوق ناشی از برات و استفاده از آن در خارجه باید به عمل آید تابع قوانین مملکتی خواهد بود که آن اقدام باید در آن‌جا بشود».در این پژوهش که اختصاص به مسایل مربوط به اسناد تجاری از دیدگاه تعارض‌ قوانین دارد از طرح بسیاری از مسایل حقوق داخلی خودداری خواهد شد،ولی از آن‌جایی که وجود تفاوت در قوانین داخلی کشورها یکی از شروط تحقق تعارض قوانین‌ به مفهوم بین المللی است و تا اختلاف در قوانین کشورها نباشد اصلا اعمال قواعد حل‌ تعارض موضوعیت پیدا نمی‌کند و از سوی دیگر،چون حقوق بین الملل خصوصی‌ انعکاسی از حقوق داخلی در زمینهء بین المللی است بنابراین باید به کمک روش تحلیلی، حکم بین المللی هر مسئله را براساس تحلیل قوانین داخلی استنباط کرد.مسایلی که در مورد اسناد تجاری در زندگی بین المللی قابل طرح است بسیار متنوع‌ بوده و بررسی تمامی آن‌ ها در این پژوهش امکان‌پذیر نیست،ازاین‌رو کوشش شده است‌ تا عمده‌ترین آن‌ ها که حول محور تعریف،شکل و اعتبار اسناد تجاری قرار می‌گیرد در مبحث نخست مورد مطالعه واقع شود.در مبحث دوم نیز مسایل مربوط به صدور، انتقال،تعهدات و اهلیت زیر عنوان صدور و گردش مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در هر مورد،انطباق و عدم انطباق مقررات حقوق ایران با قوانین متحد الشکل بین المللی‌ لحاظ خواهد شد.
۴-۲-۱-تعریف،شکل و اعتبار اسناد تجاری
گردش اسناد تجاری در زندگی بین المللی سبب تعارض قوانین کشورها گردیده و مسئله تعیین قانون حاکم بر این اسناد را مطرح می‌سازد.مثلا اگر تاجری براتی را در کشور«الف»صادر کند و طرف او در کشور«ب»آن را قبول کند و ظهرنویسی آن در کشور«ج»و«د»صورت پذیرد و در کشور«هـ»پرداخت شود،در این صورت میان قوانین‌ کشورهای«الف»،«ب»،«ج»،«د»و«هـ»تعارض به وجود می‌آید و باید دید در هر مورد قانون کدام کشور حاکم است.ناهماهنگی قوانین کشورها سبب شده است تا دولت‌ها و مؤسسات تجارت بین المللی در مورد یکنواخت کردن سیستم‌های حقوقی کشورهای‌ مختلف در مورد اسناد تجاری تلاش‌هایی به عمل آورند که نتیجهء آن تصویب دو قانون‌ متحد الشکل ۱۹۳۰ و ۱۹۳۱ ژنو است که اولی ناظر به حل مسایل مربوط به برات و سفته و دومی در مورد به مسایل مربوط به چک است(شاپیرا،۱۳۷۱؛اخلاقی۱۳۶۹؛عرفانی،۱۳۷۳ ؛صفری،۱۳۶، اشمیتوف،۱۳۷۸).
در این مبحث ابتدا تعریفی از اسناد تجاری ارائه خواهد شد،سپس شکل و اعتبار اسناد تجاری از دیدگاه حقوق بین الملل خصوصی،یعنی نحوهء تعیین قانون حاکم،مورد مطالعه قرار خواهد گرفت که در جهت الحاق به سازمان تجارت باید مقررات فوق در حقوق موضوعه مدون گردد.
۱)تعریف اسناد تجاری
اسناد تجاری به دو معنی عام و خاص به کار می‌رود.اسناد تجاری به معنی عام کلمه، اسنادی است که معرف طلب یا مالی بوده و به شکلی از اشکال در قلمرو تجارت قرار می‌گیرند؛مثل اسکناس،برات،سفته،چک،اوراق قرضه،اسناد خزانه،قبض انبارهای‌ عمومی،سهام شرکت‌های تجاری،بارنامه و غیره.
اما اسناد تجاری به معنی خاص کلمه صرفا شامل برات،سفته و چک است.این‌ اسناد در جهت تسهیل گردش ثروت و سرعت بخشیدن به کارها و نیز معاف کردن تجار از انجام کارهای اداری وقت‌گیر مورد استفاده قرار می‌گیرنداخلاقی(۱۳۷۳) وفخاری(۱۳۷۴۰)و اگرچه از زمرهء اسناد عادی هستند ولی ویژگی‌هایی مانند لازم‌ الاجرا بودن(چک)،وسیلهء اعتبار بودن،سرعت در نقل و انتقالات،تضامنی بودن‌ مسؤولیت‌ها،استقلال در مطالبه،مسئولیت کیفری(در مورد)،آن‌ ها را تا حدودی از اسناد عادی متفاوت می‌سازد(دیسی‌،۱۹۸۰).
چنان‌که در مقدمه هم اشاره شد،از تعریف مادهء ۱۲۸۵ قانون مدنی که سند را عبارت از هر نوشته‌ای می‌داند که در مقام دعوا یا دفاع قابل استناد باشد،نمی‌توان در حقوق تجارت یاری گرفت،زیرا میان اسناد تجاری و اسناد غیر تجاری تفاوت‌های‌ عمده‌ای وجود دارد.قانون تجارت هم تعریفی از اسناد تجاری‌ارائه نداده و در این‌ مورد سکوت اختیار کرده است.برخی از حقوق‌دانان عقیده دارند کلیهء اسنادی که بین‌ تجار رد و بدل می‌شود و قابل معامله بوده و معرف طلبی به سررسید مدت کم می‌باشد سند تجاری نامیده می‌شود ستوده تهرانی(۱۳۷۵) و کرینوت‌(،۱۹۶۶).در این پژوهش که اسناد تجاری به معنی خاص کلمه(شامل برات،سفته و چک)مورد نظر است لازم است هریک از اقسام آن جداگانه تعریف شود.
الف:برات
براتی که مقررات مربوط به آن در مواد ۲۲۳ تا ۳۰۶ قانون تجارت مصوب ۱۳۱۱ شمسی آمده است از مهم‌ترین اسناد تجاری است که به دلیل کاربرد برون‌مرزی آن به‌ صورت یکی از وسایل مهم پرداخت و کسب اعتبار در معاملات بین المللی مورد استفاده‌ قرار می‌گیرد.به همین جهت سبب ایجاد تعارض قوانین ملی کشورها می‌گردد و برای‌ رفع این تعارض‌ها علاوه بر قواعد حل تعارض ملی(مواد ۳۰۵ و ۳۰۶ قانون تجارت‌ ایران)قواعد مشترکی هم توسط کنوانسیون‌های بین المللی برای کاهش اصطکاک قوانین‌ داخلی کشورها به وجود آمده است(لوسوارن‌،۱۹۸۸)
قانون تجارت ایران برات را تعریف نکرده است ولی حقوق‌دانان معمولا این سند تجاری را عبارت از نوشته‌ای می‌دانند که به موجب آن شخصی به دیگری دستور می‌دهد در وعده‌ای معین مبلغی را به شخصی ثالث یا به حواله کرد او پرداخت کند (اسکینی،۳۷۳)
شرایط برات در ماده ۲۲۳ قانون تجارت ایران پیش‌بینی شده است که در مبحث‌ مربوط به نحوهء تنظیم برات و قانون حاکم بر آن مورد بحث قرار خواهد گرفت.
ب:سفته[۲۳]
مادهء ۳۰۷ قانون تجارت فته طلب‌[۲۴]را چنین تعریف کرده است:«فته طلب سندی‌ است که به موجب آن امضاکننده تعهد می‌کند در موعد معین یا عند المطالبه در وجه‌ حامل یا شخص معین و یا به حواله کرد آن شخص کارسازی نماید».
در قانون تجارت پیش‌بینی نشده است که هرگاه در مورد سفته،یکی از موارد مندرج‌ در قانون رعایت نگردد نوشته مزبور از مزایای سفته استفاده نخواهد کرد و حال آن‌که‌ مادهء ۲۲۶ قانون تجارت این امر را در مورد برات پیش‌بینی کرده است.به موجب این‌ ماده:«در صورتی که برات متضمن یکی از شرایط اساسی مقرر در فقرات‌ ۲-۳-۴-۵-۶-۷-۸ نباشد مشمول مقررات راجع به بروات تجاری نخواهد بود».ولی با وجود این،سفته در صورتی می‌تواند از مزایای مربوط به آن استفاده کند که موافق‌ مقررات قانون تجارت تنظیم شده باشد اسکینی (۱۳۷۳) در صورتی‌ که فاقد یکی از شرایط مندرج در قانون باشد،مزایایی که برای سفته در نظر گرفته شده، به آن تعلق نخواهد گرفت.از نظر قانون مدنی،سفته با برات تفاوت دارد،زیرا به موجب این قانون،برات را باید سند و وسیله‌ای قانونی دانست که با آن عمل حواله به اثبات می‌رسد و حواله بنا به‌ تعریف مادهء ۷۴ قانون مدنی«…عقدی است که به موجب آن طلب شخصی از ذمهء،مدیون به ذمهء شخص ثالثی منتقل می‌گردد»و حال آن‌که سفته که در قانون مدنی بحثی از آن نشده است تعهدی است که شخص نسبت به دین مالی خود در برابر دیگری‌ می کند و در بادی امر از طریق آن،ذمهء مدیون به ذمهء شخص دیگری منتقل نمی‌گردد (فتحی‌پو،۱۳۵۰).
ج:چک
در ایران تا پیش از تصویب قانون تجارت مصوب ۱۳۱۱،سندی به نام چک وجود نداشت،اما در زمان تصویب قانون تجارت،مواد ۳۱۰ تا ۳۱۷ این قانون به چک‌ اختصاص یافت.چک در کنوانسیون ژنو(۱۹ مارس ۱۹۳۱)تعریف نشده است ولی‌ مادهء ۳۱۰ قانون تجارت ایران آن را چنین تعریف کرده است:«چک نوشته‌ای است که به‌ موجب آن صادرکننده وجوهی را که در نزد محال علیه دارد یا بعضا مسترد یا به دیگری‌ واگذار نماید»در این ماده کلمه محال علیه به صورت مطلق ذکر شده است،یعنی امکان دارد محال‌ علیه بانک یا هر شخص حقیقی یا حقوقی دیگر باشد.با این وجود فقط چک‌هایی که‌ محال علیه آن بانک‌ها باشند مشمول قوانین جدید مربوط به صدور چک می‌شود.برخی از حقوق‌دانان بر این عقیده‌اند که برای جلوگیری از تعارض میان قانون تجارت‌ و قوانین مربوط به صدور چک که در عمل مشکلات حقوقی زیادی ایجاد کرده(مانند چاپ و صدور دسته چک از سوی برخی از صندوق‌های قرض الحسنه و نهادهای دیگر) بهتر است چک را به ترتیب زیر تعریف نمود:«چک سندی است که به منظور پرداخت‌ مبلغ معینی که در حساب صادرکننده موجود است بر روی بانک کشیده می‌شود تا در وجه یا به حواله دارنده یا حامل پرداخت گردد» (عرفانی،۱۳۷۲).چک از لحاظ تاریخی قدمت زیادی ندارد و ابتدا در قرن هفدهم در انگلستان مورد استفاده قرار گرفته است. وجه نام‌گذاری آن نیز این است که در زبان انگلیسی چک به معنی بازرسی و بررسی است.این نام‌گذاری‌ بدان سبب است که بانک‌ها برای پرداخت وجه مندرج در سند،موجودی محیل را نزد خود بازرسی و بررسی کنند اسکینی(۱۳۷۳).در صدر مادهء ۲۲۳ قانون تجارت آمده است:«برات علاوه بر امضا یا مهر برات‌دهنده باید…».
۴-۲-۲-شکل و اعتبار اسناد تجاری و قانون حاکم بر آن
الف:شکل اسناد تجاری و قانون حاکم بر آن
۱-مسایل مربوط به شکل اسناد تجاری
امضا،تعهد یا دستور پرداخت بدون قید و شرط،پول بودن وجه منعکس در سند تجاری،معین بودن مبلغ سند تجاری،تاریخ پرداخت،قید حواله کرد یا حامل(قابل‌ پرداخت بودن سند تجاری به حواله کرد و یا حامل)،مکان تأدیهء وجه سند تجاری و هم‌چنین تعدد نسخ،مسایلی است که در نظام‌های حقوقی،مربوط به شکل سند تجاری‌ تلقی می‌شوند.
یک:امضای سند
اصولا مسئولیت هر شخصی در مقابل سند تجاری زمانی تحقق می‌یابد که امضای او روی سند باشدعرفانی(۱۳۷۲ )در قانون تجارت ایران امضا از جمله شرایط اساسی برات به شمار نیامده است.مادهء ۲۲۳ قانون تجارت شرایط اساسی برات را در هشت بند ذکر کرده و لزوم امضا یا مهر برات‌دهنده را در صدر ماده آورده است،زیرا برات سندی است که از ویژگی‌های صوری و ماهوی خاصی برخوردار است و برای‌ این‌که براتی ایجاد شود ابتدا باید سندی به وجود آید و سپس ویژگی‌های برات به آن‌ اضافه شود و تا امضا نشده،سندی به وجود نیامده است.
در مواد ۲۲۳ و ۳۰۸(مربوط به برات و سفته)مهر در ردیف امضا ذکر گردیده،ولی‌ در مورد چک اسمی از مهر به میان نیامده است.در مورد این‌که امضا چیست و با اثر انگشت و ممهر چه رابطه‌ای دارد،باید گفت:امضا وسیله‌ای است که کاشف اراده شخص‌ بر ایجاد تعهد یا انجام عمل حقوقی می‌باشد،بنابراین فرقی نمی‌کند که متعهد چگونه و به چه کیفیت ارادهء خود را اعلام کند و با این تعبیر،مهر،اثر انگشت و امضا به یک اندازه‌ اعتبار دارند.
دو:تعهد یا دستور پرداخت بدون قید و شرط
ماهیت اسناد تجاری ایجاب می‌کند که پرداخت مبلغ درج شده در سند فاقد هرگونه‌ قید و شرط باشد،زیرا در صورت تعلیق پرداخت این مبلغ به حصول شرط،هرکس که‌ بخواهد در آن دخل و تصرفی کند باید از حصول شرط مطمئن شده و در آن باره تحقیق‌ نماید،که این امر با اصل سرعت در تجارت منافات دارد.
در حقوق ایران قانون‌گذار معترض این مسئله نشده و بدون قید و شرط بودن تعهد یا دستور پرداخت،در قانون تجارت نیامده است،ولی از مادهء ۲۳۳ قانون تجارت که مقرر داشته است:«اگر قبولی مشروط به شرط نوشته شد برات نکول شده محسوب‌ می‌شود…»استنباط می‌شود که قانون‌گذار قاعدهء فوق را در نظر داشته،چون اگر تعهد یا دستور پرداخت مشروط باشد قبولی آن هم مشروط خواهد شد،بنابراین می‌توان گفت‌ علت عدم ذکر مسئله،بداهت موضوع بوده است زیرا این ماده در واقع یکی از مصادیق‌ قاعده را بیان می‌کند.
سه:سند تجاری باید مبین مبلغی پول باشد
وجه قید شده در سند تجاری به معنی اخص کلمه(برات،سفته و چک)لزوما باید پول باشد و سندی که موضوع آن کالا یا خدمت باشد قابلیت نقل و انتقال ذاتی ندارد و به‌ همین جهت قبض انبارهای عمومی را نمی‌توان جزء اسناد تجاری دانست.این مطلب را از بند ۴ ماده ۲۲۳ قانون تجارت نیز که تعیین مبلغ برات را از شرایط اساسی برات تلقی‌ کرده می‌توان استنباط کرد.
چهار:مبلغ سند باید معین باشد
بند چهارم مادهء ۲۲۳ قانون تجارت چهارمین شرط ایجاد برات را تعیین مبلغ برات‌ می‌داند و مادهء ۲۲۵ نیز در مورد اختلاف میان مبلغ برات با حروف و یا اختلاف میان‌ مبلغ برات با حروف و رقم،مقرر داشته است:«تاریخ تحریر و مبلغ برات با تمام حروف‌ نوشته می‌شود.اگر مبلغ بیش از یک دفعه به تمام حروف نوشته شده و بین آن‌ ها اختلاف‌ باشد مبلغ کم‌تر مناط اعتبار است.اگر مبلغ با حروف و رقم هر دو نوشته شده و بین آن‌ ها اختلاف باشد مبلغ با حروف معتبر است».
پنج:تاریخ پرداخت
مادهء ۲۴۱ قانون تجارت ایران در این مورد مقرر داشته است:«برات ممکن است به‌ رؤیت باشد یا به وعده یک یا چند روزه یا چند ماه از رؤیت برات،یا به وعدهء یک یا چند روزه یا چند ماه از تاریخ برات.ممکن است پرداخت به روز معینی موکول شده باشد».
چنان‌که ملاحظه می‌شود،در حقوق ایران چهار تاریخ برای پرداخت در نظر گرفته‌ شده که عبارت‌اند از:
۱-به رؤیت؛
۲-یک یا چند روز یا یک یا چند ماه از رؤیت برات؛
۳-یک یا چند روز یا یک یا چند ماه از تاریخ برات؛
۴-روز معین.
در جواب این سؤال که اگر سند تجاری بدون تاریخ باشد واجد اعتبار است یا فاقد اعتبار،باید گفت:در حقوق ایران برات و سفته‌ای که فاقد شرط اساسی تاریخ باشد باطل‌ بوده و صرفا ارزش مدنی دارد و نمی‌توان آن را سند تجاری دانست.
شش:قید حواله کرد یا حامل
بند هفتم مادهء ۲۲۳ قانون تجارت در مقام بیان شرایط اساسی برات مقرر داشته‌ است:«اسم شخصی که برات در وجه یا حواله کرد او پرداخت می‌شود…»
مادهء ۳۱۲ قانون تجارت همین مطلب را در مورد چک نیز به ترتیب زیر بیان کرده‌ است:
«چک ممکن است در وجه یا شخص معین یا به حواله کرد باشد.ممکن است‌ به صرف امضا در ظهر به دیگری منتقل شود».در مورد سفته نیز مادهء ۳۰۷ با بیان این‌که: «فته طلب سندی است که به موجب آن امضاکننده تعهد می‌کند مبلغی در موعد معین یا عند المطالبه در وجه حامل یا شخص معین و یا به حواله کرد آن شخص کارسازی نماید» مطلب مزبور را تأیید کرده است.
هفت:مکان تأدیه
بند ششم مادهء ۲۲۳ قانون تجارت با بیان این‌که:«مکان تأدیه وجه برات برات اعم از این‌که‌ محل اقامت محال علیه باشد یا محل دیگر»مکان تأدیه وجه سند را از جمله شرایط اساسی برات می‌داند،ولی در مورد چک و سفته چنین ضرورتی به صراحت بیان نشده‌ است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:22:00 ق.ظ ]




۶- تو مردی مرغ دلی سر دشمنان چنین باید.(همان: ۱۸۸)
فعل کمکی غیر شخصی در مقام فعل خاص( بایسته است)
۷- تا مرا به ضرورت باز بایست گشت. (همان: ۵۸۱)
فاعل-فعل کمکی غیر شخصی-با تابع مصدر مرخم
فعل کمکی غیر شخصی با ضمیر منفصل، شخصی شده است .(من به ضرورت بایست باز گردم).
۸- امیر گفت: سپاه سالار را بباید رفت. (همان: ۴۳۹)
فاعل- فعل کمکی غیر شخصی با نهاد (اسم) شخصی شده است-تابع مصدر
۹- باید که آن ناخوشی زیادت گردد. (همان: ۳۶۸)
فعل کمکی غیر شخصی-تابع مضارع
۱۰- اما صاحب دیوان دم نیارست زدن. (همان: ۴۴۱)
نیارست دم زدن-فعل کمکی شخصی با تابع مصدر
۱۱- مدارا می دانست کرد. (همان: ۴۴۳)
فعل کمکی شخصی متضمن استمرار در زمان ماضی – تابع مصدر مرخم
۱۲- چنان که از بزرگی وحلم او سزید فرمان داد. (همان: ۳۱)
فعل غیر شخصی (ناقص)
۱۳- از گفتار باز توان ایستاد واز نبشتن باز نتوان ایستاد ونبشته باز نتوان گردانید. (همان: ۶۷۲)
فعل کمکی غیر شخصی-تابع مصدر مرخم-فعل کمکی غیر شخصی منفی-تابع مصدر مرخم- فعل کمکی غیر شخصی منفی-تابع فعل مضارع واداری.
۱۴- و بایستی که این خطبه کردن بی مشورت مغافصه کردی. (همان: ۶۷۲)
فعل تمنایی-فعل تابع به صیغه ماضی با پسوند(ی) که دلالت بر تکرار می کند.
۱۵- کار ایشان بدین منزلت خواست رسید. (همان: ۶۸۲)
فعل کمکی شخصی- با تابع مصدر مرخم
۱۶- و خوارزمشاه مرده را به آموی داند آورد. (همان: ۳۶۷)
فعل کمکی شخصی (تواند)- تابع مصدر مرخم
۱۷- حسنک را خلعت داد وفرمود تا به سوی نشابور باز گردد. (همان: ۳۱۰)
فعل تام که برای تمام شدن معنی به فعل تابع محتاج است-با تابع مضارع التزامی

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱۸- و اگر خداوند بنده را فرماید رفتن برود. (همان: ۴۰۴)
فعل تام-با تابع مضارع التزامی
۱۹- دیگر باره قصد چغانیان وترمذ خواستند که کنند . (همان: ۴۹۲)
فعل کمکی شخصی-با تابع مضارع التزامی که حرف ربط « که» میان دو فرا کرد وجود دارد.
۲۰- آغازیدند ایشان را نواختن وچیزی بخشیدن و بر نشاندن . (همان: ۲۲۲)
فعل کمکی شخصی –تابع مصدر-تابع مصدر-تابع مصدر.
۱- در آن مدت که رسول آمده بود وبازگشته(بود). (فیاض: ۴۲)
معین فعل ماضی بعید – حذف معین فعل (فعل وصفی)
۲- اولیاء حشم نشسته بودند وایستاده (بودند). (همان: ۴۷)
معین فعل ماضی بعید – حذف معین فعل
۳- و پوشیده نیز کس فرستاده بود ومنشور وزمان ها بخواسته وفرو نگریسته وترجمه های آن راست کرده وباز در خریطه ها دیبای سیاه نهاده ، باز فرستاد. (همان: ۴۶)
واضح است که پنج فعل به قرینه لفظی فعل معینشان حذف شده است که این مختص فعل های ماضی نقلی یا ماضی بعید به صیغه وصفی است که ضمایر یا فعل های معین را به قرینه فعل اول یا آخر حذف می کنند.(بهار،۱۳۵۵: ۷۶)
۴- پذیره وی آمده وی را مواجر خواند . (همان: ۱۸۶)
فعل وصفی با حذف معین فعل بدون واو عطف چون در مقام مضارع واقع شده است.
۵- چون خصمان به اطراف بیابان رفتند وعلف آنجا نایافت،کار به جایگاهی صعب کشید. (همان: ۶۰۷)
حذف فعل معین (بود)به قرینه معنوی
۶- دشت وجبال گویی سوخته اند،هیچ گیاه نه. (همان: ۶۱۲)
(نبود)حذف فعل معین به قرینه ی معنوی
۴-۶- فعل های ناقص (تمیز پذیر)
۱- ما رأی حاجب را در این باب جزیل یافتیم . (فیاض: ۹۰)
متمم(تمیز)-فعل ناقص
۲- و مرا امیر علی نشان،نام کردند. (همان: ۵۴)
متمم(تمیز)-فعل ناقص

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:21:00 ق.ظ ]